سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط جلال یقموری در 94/12/22:: 11:39 صبح

هرشب... برای موی تو تشبیه شب کم است
در وصفِ فخرِ آینه، ذکرِ نسب کم است


در حلقه‌ای نشسته به ذکرت جماعتی
راحت‌طلب زیاد، ولی تشنه لب کم است


با خنده گفت: عاشق من! باز زنده‌ای!؟
شرمنده‌ام برای تو هذیان و تب کم است


حاشا «که از مقابل چشم تو بگذریم»1 
بر ما قدم گذار... و باز این ادب کم است


این چندمین شب است؟ خدایا مدد بده!
ما را توان صبرِ نبودش عجب کم است!!!

-----------------------------------------------------------------

پس از مدتی دوری از شعر این غزل اومد رو زبونم.

1. اینم مال جناب حافظه



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها