سلام همسفر صميمي وهمدل با محبت جلال
تغزلي بسيار معطر ودلنشين وبا احساس بود
فقط..كسره در زير حروف..ي در آخر قافيه ها ضرورتي ندارد
وحتما در كار هاي آينده مضامين به سمت شعر اجتماعي سوق داده شود............................معلمي شغل انبياست اگر با علم وعمل در آميزدوبا عطر تواضع وفروتني معطر گردد..............تواضع.....چون شاخه ثمر گرفت خَــم ميگردداز سرکشي ِ درخت کــــــــم ميگردددرس ادب از شاخ در ختـــــــــان آموزدانا به تواضعش عَـــــــــــــَلم ميگردد.........از کتاب دِرِنگه..از..هاشمي زا ده..........سلامي گرم وصميمي..به وسعت خليج هميشه فارس..وبگرمي گرماي جنوبوسرسبزي وسربلندي نخلستانهاي پر وسعت.وبه عطر دلنشين شروه که دلنشين ترين نواي عرفاني ماست...حضور معطرت که مايه ي شکفتنم ونوانديشه ي گفتنم ميشود...چون جان شيرين عزيز ميدارم..قلم وقدمت هميشه ايام سبز.دوستيت پايداردلِ آزاده ي خو درا به دلــــــم بند بزنمثل گل باش و به روي همه لبخند بزنهرکجا...هر قفسي بود...بيا در باشيمدوشقايق...دوهم آوا....دو کبوتر باشيم