گرچه لبم روزه ی سکوت گرفته
چشم و دلم ذکر گفتگوت گرفته
باز من و دفتر و تنهایی و سیگار
خانه ی ما باز رنگ دود گرفته
دفتر شعرم بدون تو پر خالی ست
گوشه ی دل تار عنکبوت گرفته
چین به رخم، یادی از سراب لبانت
این غزل، انگار نقش لوت* گرفته
یونسم از دست جفاهات شکارم
بر غضبِ عشق، مرا حوت گرفته
در دل ظلمت برون ز وحشتم اما
دست من از پیچش گیسوت گرفته
-------------------------------
*کویر لوت